torsdag 26 juli 2012

زیانهای روزه از نظر علمی و پزشکی






هموطنان گرامی از شما خواهش می کنم با کپی پیست کردن این مطلب در وبلاگ خود و یا ارسال آن با ای میل به سایر هموطنان آنان را از خطر بیماری یا حتی مرگ برهانید.

بر خلاف آنچه آخوندها و پزشک نماهای فرصت طلب می گویند نه تنها برای بدن مفید نیست بلکه بسیار مضر است و گاه منجر به مرگ می شود.

زیانهای روزه:

1-    مرگ سلولهای مغز در اثر کمبود گلوکز در بدن

2-    به هم خوردن سیستم کنتزل هوشمند بدن، سیستم هومونی عصبی، به دلیل پرخوری و گرسنگی مداوم در طول یک ماه

3-    زخم معده و زخم روده دوازدهه

4-    ابتلا به بیماری دیابت برای کسانی که لوزالمعده حساس دارند

5-    سنگ کیسه صفرا که یکی از وحشتناکترین دردهای جهان است

6-    پانکرانیت حاد که منجر به مرگ می شود

7-    از کار افتادن و یا نارسایی کلیه ها برای کسانی که کلیه های آنها در شرایط مرزی کار می کند.

 

نوشته‌شده در اوت 24, 2009 توسط    بهروز

1-    مرگ سلولهای مغز در اثر کمبود گلوکز در بدن

:
زمانی که بدنی گرسنه میماند، شروع به استفاده از چربیها میپردازد و چربیهای ذخیره شده را به نوعی کتون (cetone) تبدیل میکند. ( بوی بدی که از دهان روزه دار میآید، از همین کتون است)
بیشتر سلولهای بدن این کتون را بعنوان ماده مغذی بکار میبرند.
بغیر از مغز
مغز فقط از گلوکز برای تهیه انرژی جهت فعالیتهای خود بهره میبرد. با توجه به اینکه گلوکز در بدن وجود ندارد مغز ماده مغذی ندارد که کمبود ماده مصرفی مغز باعث مرگ سلولهای مغزی به خصوص در مغز دختربچه ها می گردد.
گاهی اسلامگراها در باره تعداد سلولهایی سخن میگویند که در اثر استفاده از الکل از بین میرود.

2-   به هم خوردن سیستم کنتزل هوشمند بدن، سیستم هومونی عصبی، به دلیل پرخوری و گرسنگی مداوم در طول یک ماه


دستگاه گوارش انسان دارای هورمونهای بخصوصی است که بشکل سیستم پیچیده و بسیار دقیقی دستورات لازمه را برای کل بدن صادر میکند.
وقتی بدنی گرسنه میماند، بدن خود را به حالت شبیه کشوری (البته با مدیریت خردمندانه) در معرض قحطی میبیند. به همه سلولهای بدن دستور میرسد که کمتر مصرف کنند، میزان انتقال مواد مغذی به سلولها هم کاهش مییابد.
یعنی متابولیسم بدن کند میگردد.
حالا تصور کنید که معده فردی با خوردن سحری تا خرخره پر شود. هورمونهای بدن دستور مصرف بیشتر می دهند و متابولیسم بدن تند می گردد.
بعد این بدن 16 ساعت گرسنگی بکشد، هورمونها دستور کاهش مصرف می دهند  و سپس سر افطار تا خرخره پر شود. هورمونهای بدن دوباره  دستور مصرف بیشتر می دهند و متابولیسم بدن تند می گردد.
رسماً هورمونها به حالتی مانند دیوانگی خواهند رسید.
نهایتاً در آخر چند روز متابولیسم بدن فلج میشود.
در طب بهترین نوع غذا خوردن اینست که “بمقدار کم” و به “فواصل کم” خورده شود.
هر کس خلاف این مسئله را بگوید یا از متابولیسم بدن زنده خبر ندارد یا انگیزه های دیگری دارد.
تصفیه خون و پاکسازی بدن در اثر روزه و… حرف های نادرستی ست که پایه ی علمی ندارد و یا از جانب پزشکان بی مسئولیتی گفته میشود که مصلحت و سودجویی خود  را به حقیقت می فروشند.
نگاهی بیندازید به روزه داران:
موجود باد کرده و پف آلود
تنی چون پنبه، بی شکل
و ضعیف!

زخم معده و زخم دوازدهه (اثنی العشر):
یکی از کارهای قسمتی از این هورمونها، تنظیم میزان ترشح اسید معده، همچنین باز و بسته کردن دروازه خروجی معده است.
با زیاد غذا خوردن در سحر و بعد گرسنگی طولانی در روز و سپس غذای زیاد خوردن در افطار این هورمونها را دیوانه کردیم
چه اتفاقی میافتد؟
میزان ترشح اسید معده از کنترل خارج میشود، مخاط دوازدهه حساس میگردد و خروجی معده گاهی محتویات اسیدی را بداخل دوازدهه میریزد که باعث زخم معده، زخم دوازدهه می گردد و استفراغ های شدید آغاز می شود.
هفته اول رمضان، مراجعات به بخش اتفاقات  نسبتاً کم است.
اما در هفته های بعدی استفراغهای جهنده خونی کف و دیوارهای سفید اورژانش را رنگین میکند.


ابتلا به بیماری دیابت برای کسانی که لوزالمعده حساس دارند
یکی از هورمونهایی که ستون فقرات تنظیم متابولیسم است، انسولین میباشد.  انسولین در لوزالمعده ساخته می شود. هنگامی که انسولین به اندازه کافی در بدن تهیه نمی شود یا بافت های بدن به آن دسترسی پاسخ نمی دهند فرد دچار بیماری دیابت می گردد. انسولین میزان قند خون را تنظیم میکند. اگر قند زیاد در دست و بال باشد، انسولین بداخل خون ترشح شده،میزان مصرف قند توسط سلولها را افزایش میدهد. از طرفی دیگر به کبد دستور میدهد که قند را گرفته و بچربی تبدیل سازد. 
برعکس همین مسائل در هنگام گرسنگی پدید میآید.
حالا سی روز، به تواتر چند ساعت، تا خرخره بخوریم و بعد گرسنه بمانیم.
چه بلایی بر سر تنظیم انسولین میآید؟ تنظیم انسولین بدن کاملا به هم  می خورد. 
برخی از لوزالمعده ها بشکلی در ساختن انسولین تنبل هستند (حالا بعلت ژنتیکی یا به سایر دلایل دیگر تا بحال بشکل کجدار مریضی، میزان انسولین بدن را تأمین میکردند اما در برخورد با این فراز و نشیب های ناگهانی در ماه رمضان به ورشکستگی خواهند رسید. این افراد دچار بیماری دیابت می گردند. 
آیا کسی خبر دارد که یک ماه رمضان چند بیمار دیابتی به جامعه هدیه میدهد؟
آیا عوارض نهایی دیابت را میدانید؟ (کوری، از دست دادن کلیه ها، التیام نیافتن زخمها، که حتی گاهی به قطع اندامها میانجامد و…)
آیا میدانید که هزینه یک بیمار دیابتی برای جامعه چقدر است؟

سنگ کیسه صفرا که یکی از وحشتناکترین دردهای جهان است

صفرا ماده ایست که برای هضم غذا از طرف کبد تولید و در کیسه ای به همین نام ذخیره میگردد.
وقتی که یکباره غذای چربی میخوریم، به این کیسه دستوری صادر میشود که محتویات خود را در داخل دوازدهه خالی کند. در مدت زمانی که بدن روزه است و غذایی نمی خوریم، صفرا در درون کیسه میماند و ته نشین شده و تشکیل سنگهای ریز و درشتی را میدهد.
حالا باز تصور کنید که سر افطار، فرد روزه دار غذای چرب و نرمی را بعد از مدت مدیدی گرسنگی شدید می خورد. این سنگها به طرف دوازده راه میافتند و چون اغلب ضخامت این سنگها از مجراها بزرگترند، در وسط آنان گیر میکنند.
آری فرد به بیماری سنگ کیسه صفرا دچار می گردد که درد آن یکی از وحشتناک ترین دردهای جهان است. 
فقط محض امتحان بروید و نگاهی به لیست عمل بخش جراحی عمومی در هفته های پایانی رمضان بیاندازید

پانکرانیت حاد که سبب مرگ روزه دار می شود
بدن برای هضم پروتئینها از آنزیمهایی بسیار قوی استفاده میبرد. این آنزیمها بشکلی است که در خارج از دوازدهه بی اثرند اما زمانی که با صفرا مخلوط شدند، صفرا چون چاشنی عمل کرده و به آنان قدرت می بخشد. پروتین ها در داخل روده دوازدهه توسط مخلوط آنزیم و صفرا هضم می شود. این مخلوط قدرت حل کنندگی بسیار زیاد دارد و حتی می تواند اعضای بدن انسان را در خود حل کرده و نابود کند. تنها مکانی از بدن که در مقابل این اسید قوی مقاوم است دوازده ه است زیرا دارای روکش مخاطی خاصی است که این اسید قوی بر آن بی اثر است.
عموماً مجرای این آنزیمهای لوزالمعده با صفرا جداگانه بوده اما هنگام نزدیک شدن به دوازدهه بهم ارتباط مییابند. این ورودی که میگویم بسیار ظریف و کوچک است.
حالا تصور بفرمائید که مخاط دوازدهه ملتهب باشد یا اینکه سنگی که از کیسه صفرا براه افتاده و اتفاقاً سر دوراهی ایندو مجرا گیر کند
این آنزیمی قوی در جایی خارج از دوازدهه به صفرا می رسد. اسید بسیار قوی خطرناک خارج از دوازدهه تشکیل می شود و بدن شروع به هضم کردن خود میکند!! و درنهایت موجب مرگ فرد می شود. 
علیرغم پیشرفت طب هنوز هم شانس مرگ برای پانکراتیت حاد بسیار بالاست.
آیا کسی حق یا بهتر بگویم “جرأت” آمار گیری تعداد پانکراتیتهای حاد ماه رمضان را دارد؟

از کار افتادن و یا نارسایی کلیه ها برای کسانی که کلیه های آنها در شرایط مرزی کار می کند.

میدانیم که بیشتر بدن انسان را آب تشکیل میدهد.
آب حلال و محیط واسط فعالیتهای شیمیایی بدن است.
انتقال مواد به سلول و همچنین بعکس، توسط آب صورت میگیرد.
حال واقعاً مانده ام که فردی که متأسفانه از عنوان مقدس پزشک هم سوءاستفاده میکند، به چه منطق و چه آگاهی پیش زمینه ای، ادعا میکند که روزه یکماهه برای تصفیه بدن مناسب است؟
بدن انسان روزانه به دو و نیم لیتر آب احتیاج دارد.
البته این میزان بدون در نظر گرفتن تب و میزان تعریق (کلاً دفع آب) در نظر گرفته میشود.
متأسفانه بدن آدمی هم بگونه ای نیست که این میزان آب را به یکباره نوشیده و برای تمام روزش ذخیره کند.
دو عضو کوچک و نازنین بنام کلیه هست که علاوه بر دفع برخی از سموم از بدن، میزان آب بدن را هم تنظیم مینماید. یعنی وقتی احساس می کنند آب کمتری در بدن وجود دارد مقدار آب کمتری را ترشح می کنند و وقتی آب زیادتر در دسترس باشد، آب زیادتری ترشح می گردد.
این تنظیمات هم مانند آنچه در باره گوارش گفتم، به یک سیستم دقیق نوروهورمونال (عصبی-غددی) تکیه دارد.
حالا در نظر بگیرید که فردی در وسط تابستان، آنهم در منطقه ای بیابانی از نوشیدن آب خودداری کند. جدا از جریان سحری و افطار که و سپس تشنگی طولانی که باز سیستم نوروهورمونال را بحالت سردرگمی درمیآورد، ساده ترین حالت اینست که کلیه ها میزان کمتری آب ترشح خواهند کرد.
اما کلیه ها تا یک حدی میتوانند با خساست آب از دست رفته بدن را جبران کنند.
بعد از آن چه میشود؟
میزان آب موجود در رگها کاسته میگردد و به حالتی منجر میشود که مجراهای کلیه بسته می شود. و به بدن شوک وارد می شود اگر این شوک درمان نگردد، باعث خطرات شدید جسمی، نهایتاً مرگ میگردد.(مثلاً در وبا، انسانها از کمبود آب و شوک است که تلف میشوند و نه از میکروب.)

هنگامی که فردي، بهردلیلی مایع از دست دهد و دچار شوک شود، اگر این شوک بلافاصله درمان نگردد، سلولهای موجود در مجراهای ظریفی که در درون کلیه ادرار را جمع میکنند، میمیرند. جسد این سلولها بداخل این مجراهای ظریف میریزد و نهایتا باعث بسته شدن آنها میگردد که موجب آسیب رسیدن به کلیه ها و گاه از کار افتادن دائمی آنها می گردد. 

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar